به گزارش تیکا، بر اساس گزارش های موجود، در سال آخر جنگ (1366) برنامه های تسلیحاتی عراق شتاب بی سابقه ای پیدا کرد به گونه ای که از آن به عنوان «انقلاب در تاسیسات و نهاد نظامی عراق» یاد می شود. ضمن این که، شبکه تدارکاتی عراق نیز از این سال به نحو بی سابقه و چشم گیری فعال شد. نگرانی ناشی از گسترش دامنه جنگ و ضرورت مقابله با برتری ایران سبب شد که براساس یک تصمیم همگانی، عراق به طور برجسته و بی سابقه ای تجهیز شود.
تصورات آمریکایی ها، درباره توان نظامی ایران و برتری این کشور بر عراق، نقشی اساسی در گرایش آمریکا به عراق داشت. ضمن این که سرخوردگی دولت آمریکا از ماجرای مک فارلین و تلاش برای جبران این ماجرا و اثبات نزدیکی خود به عراق نیز در این گرایش بی تاثیر نبود. برهمین اساس، آمریکایی ها در نیمه دوم سال 1366، با سازماندهی «فشار دیپلماتیک» به ایران از جمله با تصویب قطع نامه 598، هم زمان با حضور نظامی گسترده در منطقه خلیج فارس، حفاظت از نفتکش های کویت را برعهده گرفت. به این وسیله، آمریکا با ایجاد «چتر حمایت راهبردی» فرصت و امکان مناسب را برای حملات ویران کننده عراق به پایانه های نفت ایران و مراکز صنعتی و اقتصادی ایران، فراهم ساخت.
به گزارش تیکا، در اثر تداوم حمایت های ایالات متحده از عراق، توان رزمی عراق در سال 1366 با گسترش سازمان و خرید و تولید تجهیزات نظامی افزایش یافت به طوری که در نیمه دوم همین سال، عراق تنها در منطقه جنوب، از فاو تا چنگوله، 435 گردان نیروی پیاده، زرهی و مکانیزه مستقر کرده بود که 130 گردان آن در احتیاط و 305 گردان درگیر بودند در حالی که مجموع نیروهای ایرانی در این منطقه به 100گردان نمی رسید.
این در حالی بود که دولت ایران در 1365 که «سال تعیین سرنوشت جنگ» نامیده می شد، تنها موفق به جذب 300 گردان نیرو شده بود که پس از اجرای عملیات کربلای چهار و پنج، بیشتر آنها مرخص شده بودند و در 1366 نیز، جذب نیرویی دیگر انجام نشد چرا که «تمام توجه ایران به درگیری با آمریکا در خلیج فارس متمرکز شده بود.
جنگ ایران و آمریکا در خلیج فارس
در 25 فروردین ماه 1367 (14آوریل 1988) ناو آمریکایی «سامویل رابرتس» که یک نفت کش کویتی را همراهی می کرد، در برخوردار با مین به سختی آسیب دید. سه روز بعد در 28 فروردین ماه 1367(17 آوریل 1988) سه ناو آمریکایی در اقدامی تلافی جویانه و به اتهام مین گذاری در آب های خلیج فارس، سکوی نفتی ساسان در خلیج فارس را مورد تهدید قرار داده، همراه با آن ناوچه جوشن و سه قایق تندرو و دیگر در حوالی همان سکو را منهدم کردند. هم چنین به تلافی حمله قایق های توپدار ایرانی ناو جنگی «ویلی تاید» ناوها و هواپیماهای جنگی آمریکا در خلیج فارس، ناوهای سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش را در نزدیکی دهانه تنگه هرمز هدف قرار دادند که منجر به غرق شدن یکی از ناوها و وارد آمدن خسارت فراوان به دیگری شد. (ولایتی، 1376: 271)
در 19 فروردین ماه 1367 (8 آوریل 1988)، نیروهای عراقی به طور غافلگیرانه از درگیری ایران و ایالات متحده در خلیج فارس بهره برداری کرده و در تاریخ 28 فروردین ماه 1367 (17 آوریل 1988) با اجرای آتش تهیه سنگین در سراسر خطوط و عقبه نیروهای ایران در فاو و حمله شیمیایی گسترده، تهاجم خود را آغاز کرد. نیروهای آمریکایی هم در این حمله نیروها عراق را حمایت کردند و با ماکت سازی شبه جزیرۀ فاو برای باز پس گیری آن و عرضه کردن تاکتیک های نظامی، نیروهای عراق را همراهی کردند.
در اسفند ماه همان سال، آغاز عملیات والفجر10 و نتایج حاصله از آن، باعث شد که آمریکا هدف دارتر و با خشونت بیشتر وارد عمل شود. از سویی دیگر، عراق که توسط اطلاعات متخذه از آمریکایی ها از خلاء نیرویی در جنوب مطمین شده و در طول سال 1366 به میزان غیرقابل باوری مسلح شده و نسبت به بازسازی، آموزش و سازماندهی نیروهای خود اقدام کرده بود، به فاو حمله کرده و آنجا را پس گرفت.
ارتش آمریکا نیز هم زمان با این حمله به سکوهای نفتی رشادت، سلمان و مبارک حمله کرد. عراق تحت شرایط جدید به حملات خود ادامه داد و پس از بازستادن مناطق مجنون و شلمچه، مجدداً در صدد اشغال خرمشهر و آبادان و بخش دیگری از جبهه جنوب برآمد. منافقین نیز بر تعداد و وسعت تهاجم خویش با بهره گیری از پشتیبانی عراق افزودند، اما بار دیگر عزم مردم و رهبری مانع شکست آنها در این مناطق شد.
آمریکا یک فروند هواپیمای غیرنظامی مسافربری ایران را برروی آب های خلیج فارس سرنگون ساخت. ریگان، رییس جمهور وقت آمریکا در موضع گیری آشکاری که در تاریخ 16 تیرماه 1367 (7 جولای 1988) اعلام می نماید: «تنها نفعی که آمریکا در خلیج فارس دارد، برقراری صلح است و این فاجعۀ انسانی (سرنگونی ایرباس) ضرورت دستیابی به آن هدف را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است.»
فرانسه چه نقشی در تجهیز نیروی هوایی صدام داشت؟
«مایکل آرماکاست» سخنگوی وزارت امور خارجۀ آمریکا در مصاحبه ای که در تاریخ 21 تیرماه 1367 (12 جولای 1988) انجام می دهد، با اشاره به سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران، چنین اعتراف می نماید: «ما به طور یک جانبه سعی کردیم بر ایران فشار آورده، آن را مجبور به پذیرش قطعنامه نماییم.» سرانجام ایران و عراق با پذیرش قطعنامه 598، به جنگ هشت ساله در حالی پایان دادند که عراق نتوانست هیچ یک از اهداف اولیه خویش را تامین کند و به این ترتیب آتش بس برقرار شد.
دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران، زمینه های پذیرش قطعنامۀ 598 از سوی ایران چنین خلاصه کرده است: «در ماه آخر جنگ، حمایت جهانی از عراق، به اوج رسید و آمریکایی ها عملا و به طور مستقیم وارد صحنه شدند، سکوهای نفتی ما را بمباران می کردند، با هدایت هواپیماهای عراقی بمباران نفتکش ها را تسهیل می کردند، فرانسوی ها هواپیمای پیشرفته سوپراتاندارد و میراژ 2000 در اختیار آنها گذاشتند، روس ها مدرن ترین هواپیماهای جنگنده، دور پرواز را به عراق ارسال کردند، کویت و عربستان نیز سیل دلار را به بین النهرین جاری کردند. آلمانی ها مواد لازم برای سلاح شیمیایی در اختیار آنها می گذاشتند، مجامع بین المللی نیز به طور وسیع با سکوت خود این جنایات را تایید می کردند. امام(ره) از همۀ این امور مطلع شدند و پس از کسب گزارش های مختلف به این نتیجه رسیدند که قطعنامۀ 598 را پیذیرند، هر چند که این کار به منزله نوشیدن جام زهر بود.»
منابع:
1- کیهان 1379/3/25، شماره 16824:ص8 و همچنین، درودیان، 1385: چ63.
2- محسن صفری، 60:1370، به نقل از نشریه لس آنجلس تایمز.
3- خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارش ویژه شماره 110، 17/4/1367، رادیو آمریکا.
4- خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارش های ویژۀ شماره 157: 39.
311311
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "چند روایت از همدستی آمریکا در حمله به مردم ایران" هستید؟ با کلیک بر روی بین الملل، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "چند روایت از همدستی آمریکا در حمله به مردم ایران"، کلیک کنید.