خلاصه کتاب مدیرعامل سرآمد: کوچینگ (جهانگیر و رادمرد)

خلاصه کتاب مدیرعامل سرآمد با کوچینگ مدیرعامل ( نویسنده مصطفی جهانگیر، غلامحسین رادمرد قدیری )
کتاب «مدیرعامل سرآمد با کوچینگ مدیرعامل» اثر مصطفی جهانگیر و غلامحسین رادمرد قدیری، راهنمایی جامع برای مدیران عامل است تا با بهره گیری از کوچینگ، به اوج عملکرد و رهبری اثربخش دست یابند. این کتاب به مدیران کمک می کند تا چالش های پیچیده رهبری را شناسایی کرده و با خودآگاهی و توسعه مهارت ها، مسیر سرآمدی پایدار را طی کنند.
در دنیای پرشتاب کسب وکار امروز، نقش مدیرعامل از همیشه حیاتی تر و در عین حال پیچیده تر شده است. تصمیمات استراتژیک، مدیریت بحران ها، رهبری تیم های متنوع و حفظ انگیزه در محیطی که دائم در حال تغییر است، از جمله مسئولیت های سنگین این جایگاه محسوب می شوند. در چنین فضایی، نیاز به یک راهنمای کارآمد که بتواند به مدیران در مسیر رشد و توسعه کمک کند، بیش از پیش احساس می شود. کتاب مدیرعامل سرآمد با کوچینگ مدیرعامل، نوشته ی ارزشمند مصطفی جهانگیر و غلامحسین رادمرد قدیری، از انتشارات دیباگران تهران، دقیقاً با همین هدف نگارش شده است. این اثر نه تنها به معرفی مفهوم کوچینگ مدیرعامل می پردازد، بلکه به تفصیل ابعاد مختلف آن را برای نیل به سرآمدی در جایگاه مدیرعاملی تشریح می کند.
کتاب حاضر، گامی مهم در ارتقاء دانش و مهارت های مدیریتی در بستر بومی ایران محسوب می شود. نویسندگان با تکیه بر تجربه و دانش عمیق خود در حوزه ی مدیریت و کوچینگ، مباحث را به گونه ای طرح کرده اند که هم برای مدیران عامل فعلی و آتی، و هم برای کوچ های سازمانی و فردی، راهگشا باشد. هدف این مقاله، ارائه ی یک خلاصه ی جامع و کاربردی از این کتاب است تا خوانندگان با مهم ترین مفاهیم، درس ها و کاربردهای عملی آن آشنا شوند و با صرفه جویی در زمان، به جوهره ی اصلی مطالب دست یابند. مخاطبان این مقاله، از مدیران و کارآفرینان گرفته تا دانشجویان و مشاوران، همگی می توانند از بینش های ارزشمند این کتاب برای پیشبرد اهداف خود بهره مند شوند.
مبانی و ضرورت کوچینگ مدیرعامل
این بخش، به معرفی کلی مفهوم کوچینگ مدیرعامل و تشریح دلایلی می پردازد که ضرورت وجود یک کوچ را برای عالی ترین مقام اجرایی سازمان نمایان می سازد. شناخت این مبانی، پایه ی درک عمیق تر از مزایای کوچینگ و نحوه ی عملکرد آن را فراهم می آورد.
فصل ۱: کوچینگ مدیرعامل درباره ی چیست؟
کوچینگ مدیرعامل، فرآیندی تخصصی و هدفمند است که بر باز کردن قفل توانایی ها و به حداکثر رساندن عملکرد فردی و سازمانی مدیرعامل تمرکز دارد. این مفهوم، اغلب با سایر واژه ها نظیر مشاوره، منتورینگ یا تراپی اشتباه گرفته می شود، اما تفاوت های اساسی دارد. کوچینگ برخلاف مشاوره که به ارائه ی راه حل می پردازد، یا منتورینگ که بر اساس تجربه مستقیم راهنمایی می کند، یا تراپی که به ریشه یابی مشکلات گذشته می پردازد، آینده محور و راه حل گراست. هدف اصلی کوچ، توانمندسازی مدیرعامل برای یافتن راه حل های اختصاصی خودشان است. کوچ در این فرآیند، بیشتر یک تسهیل کننده و پرسشگر ماهر است که با طرح سؤالات قدرتمند، به مدیرعامل کمک می کند تا به خودآگاهی عمیق تری دست یابد و با بینش های جدید، تصمیمات آگاهانه تری بگیرد.
اهداف کلیدی کوچینگ مدیرعامل شامل بهبود مهارت های رهبری، افزایش توانایی تصمیم گیری، توسعه ی هوش هیجانی، مدیریت استرس و فشارها، و در نهایت، ارتقاء عملکرد کلی سازمان است. رویکردهای اصلی نیز بر مبنای ایجاد فضایی امن و محرمانه، تمرکز کامل بر اهداف و چالش های مدیرعامل، و ایجاد مسئولیت پذیری در وی استوار است. این فرآیند، به مدیرعامل این امکان را می دهد که با نگاهی بی طرفانه به نقاط قوت و ضعف خود پی ببرد و استراتژی های مؤثری برای رشد و پیشرفت تدوین کند.
فصل ۲: چرا مدیرعامل به کوچ نیاز دارد؟ چالش ها و فرصت ها
مدیران عامل با چالش های منحصر به فردی روبرو هستند که آن ها را از سایر سطوح مدیریتی متمایز می کند. تنهایی در اوج یکی از بزرگترین این چالش هاست؛ جایی که تصمیمات مهم و استراتژیک باید در نهایت توسط یک نفر اتخاذ شوند و غالباً فضای کافی برای بحث و تبادل نظر عمیق و بدون قضاوت وجود ندارد. فشار روانی ناشی از مسئولیت های سنگین، لزوم حفظ چهره ای مقتدر در برابر کارکنان و سرمایه گذاران، و نیاز به داشتن دیدگاهی کلان و همزمان توجه به جزئیات، همگی می توانند فرسودگی شغلی و کاهش اثربخشی را به همراه داشته باشند.
اینجاست که نقش یک کوچ مدیرعامل پررنگ می شود. کوچ با ارائه ی یک دیدگاه بی طرف و خارج از سازمان، به مدیرعامل کمک می کند تا از نقاط کور خود آگاه شود. این نقاط کور، الگوهای فکری یا رفتاری هستند که فرد از وجود آن ها بی خبر است، اما بر عملکردش تأثیر منفی می گذارند. کوچ با پرسشگری عمیق، مدیرعامل را به چالش می کشد تا به ریشه ی مشکلات بپردازد و راه حل های خلاقانه پیدا کند. بسیاری از مدیرعاملان برجسته ی جهانی، از جمله اریک اشمیت (مدیرعامل سابق گوگل) و بیل گیتس (بنیانگذار مایکروسافت)، آشکارا بر اهمیت داشتن یک کوچ تأکید کرده اند و آن را عاملی کلیدی در موفقیت خود دانسته اند. آن ها معتقدند که کوچ، فضایی برای تفکر عمیق و بازتاب فراهم می کند که در شلوغی روزمره ی مدیریت، کمتر یافت می شود.
«کوچ مدیرعامل به شما کمک می کند تا دریابید که چطور ذهن و زمان خود را مشغول حالات روحی مخرب می کنید و با خودآگاهی بیشتر، انرژی های درونی و بلااستفاده مانده در وجود خود را رها سازید.»
فصل ۳: اصول بنیادین در کوچینگ مدیرعامل: ستون های یک رابطه موفق
موفقیت در فرآیند کوچینگ مدیرعامل، به شدت به رعایت اصول بنیادین و اخلاقی بستگی دارد که ستون های یک رابطه موفق را تشکیل می دهند. محرمانگی و اعتماد، سنگ بنای این رابطه است. مدیرعامل باید اطمینان داشته باشد که تمامی گفت وگوها، چالش ها و نقاط ضعف او در فضایی کاملاً امن و محرمانه باقی می مانند. بدون این اعتماد، ارتباط عمیق و شفافی که برای کوچینگ اثربخش ضروری است، شکل نخواهد گرفت.
تمرکز بر مراجع (مدیرعامل) و اهداف او، اصل دیگری است. کوچ نباید دستور دهد یا راه حل تحمیل کند؛ بلکه نقش او تسهیل کنندگی است. او به مدیرعامل کمک می کند تا اهداف خود را به روشنی تعریف کند، موانع را شناسایی کرده و مسیرهای رسیدن به این اهداف را کشف کند. کوچ با پرسش های قدرتمند، مدیرعامل را به سمت تفکر و بینش عمیق سوق می دهد.
اهمیت اخلاق حرفه ای و تعهد متقابل نیز بر کسی پوشیده نیست. کوچ باید از چهارچوب های اخلاقی صیانت کند، مرزهای نقش خود را بشناسد و هرگز از موقعیت خود سوءاستفاده نکند. از سوی دیگر، مدیرعامل نیز باید به این فرآیند متعهد باشد، برای جلسات آماده شود و اقدامات مورد توافق را پیگیری کند. این تعهد دوطرفه، ضامن پیشرفت و دستیابی به نتایج مطلوب در مسیر کوچینگ است.
کوچینگ به عنوان ابزاری برای توسعه مهارت ها
کوچینگ فراتر از حل مشکلات، ابزاری قدرتمند برای توسعه ی پیوسته ی مهارت های فردی و مدیریتی است. این بخش به تفصیل نشان می دهد که چگونه کوچینگ می تواند به رشد و بالندگی مدیرعامل در ابعاد مختلف کمک کند.
فصل ۴: نقش کوچینگ در تقویت مهارت های فردی مدیران عامل
پیشرفت مدیرعامل در حیطه ی فردی، بنیان موفقیت او در ابعاد سازمانی است. کوچینگ، ابزاری بی نظیر برای افزایش خودآگاهی و شناخت عمیق تر از نقاط قوت و ضعف است. بسیاری از مدیران، به دلیل مشغله های فراوان، فرصت بازتاب و واکاوی درونی را ندارند. کوچ با فراهم آوردن این فضا، به مدیرعامل کمک می کند تا الگوهای فکری، ارزش ها و باورهای محدودکننده ی خود را شناسایی کند و آن ها را به چالش بکشد.
توسعه هوش هیجانی و مدیریت عواطف از دیگر دستاوردهای مهم کوچینگ است. توانایی درک و مدیریت احساسات خود، و همچنین همدلی با دیگران، برای یک رهبر اثربخش حیاتی است. کوچ با ارائه بازخورد و طرح سناریوهای مختلف، به مدیرعامل یاری می رساند تا در موقعیت های استرس زا یا چالش برانگیز، واکنش های سنجیده تری از خود نشان دهد. بهبود مهارت های ارتباطی، شامل گوش دادن فعال، بیان شفاف منظور و ایجاد همدلی با کارکنان و ذینفعان، از دیگر حوزه هایی است که کوچینگ می تواند در آن تأثیرگذار باشد.
مدیریت استرس و افزایش تاب آوری در برابر فشارها نیز از جنبه های کلیدی توسعه فردی است. کوچینگ به مدیرعامل می آموزد که چگونه با چالش ها کنار بیاید، از فرسودگی شغلی جلوگیری کند و همواره سطح انرژی و انگیزه ی خود را حفظ نماید. این ابعاد فردی، به طور مستقیم بر توانایی مدیرعامل در رهبری و تصمیم گیری های استراتژیک تأثیر می گذارند.
فصل ۵: نقش کوچینگ در تقویت مهارت های مدیریتی مدیران عامل
فراتر از توسعه ی فردی، کوچینگ نقشی محوری در تقویت مهارت های مدیریتی مدیران عامل ایفا می کند. بهبود توانایی های تصمیم گیری و حل مسائل پیچیده، یکی از مهم ترین این مهارت هاست. مدیرعاملان مرتباً با دوراهی های دشوار و تصمیمات پر ریسک روبرو هستند. کوچ با ساختارمند کردن فرآیند فکری، کمک به بررسی جوانب مختلف و پیش بینی پیامدها، ظرفیت مدیرعامل را برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه و مؤثر افزایش می دهد.
تقویت مهارت های رهبری و ایجاد انگیزه در تیم، از دیگر اهداف کوچینگ است. یک مدیرعامل سرآمد نه تنها باید هدایت گر باشد، بلکه باید الهام بخش و توانمندساز تیم خود نیز باشد. کوچ به مدیرعامل کمک می کند تا سبک رهبری خود را ارزیابی کند، نقاط قابل بهبود را شناسایی کرده و استراتژی هایی برای افزایش مشارکت و انگیزه در بین کارکنان تدوین کند. این شامل توانایی واگذاری مؤثر مسئولیت ها، ایجاد فرهنگ مسئولیت پذیری و تشویق نوآوری است.
مدیریت تغییر و تحول سازمانی نیز از حوزه هایی است که کوچینگ می تواند در آن بسیار سودمند باشد. در محیط کسب وکار امروز که تغییرات پیوسته هستند، رهبران باید توانایی هدایت سازمان در مسیر تحول را داشته باشند. کوچ با ارائه چارچوب های فکری و کمک به برنامه ریزی استراتژیک، مدیرعامل را در این مسیر پرچالش یاری می دهد. تدوین استراتژی های اثربخش و پیاده سازی موفقیت آمیز آن ها، که اغلب نیازمند دیدگاهی بلندمدت و دقیق است، با کمک کوچ به نحو مؤثرتری قابل انجام خواهد بود.
از نگاه یک کوچ: شایستگی ها و مهارت ها
برای آنکه یک فرآیند کوچینگ مؤثر واقع شود، کوچ نیز باید از شایستگی ها و مهارت های خاصی برخوردار باشد. این بخش از کتاب به ابعاد حرفه ای کوچینگ می پردازد و ویژگی های یک کوچ سرآمد را تشریح می کند.
فصل ۶: شایستگی های حرفه ای کوچینگ مدیرعامل: معیارهای یک کوچ سرآمد
یک کوچ مدیرعامل سرآمد، تنها یک مشاور نیست؛ بلکه فردی است با مجموعه ای از شایستگی های منحصر به فرد که او را قادر می سازد تا در پیچیده ترین سطوح سازمانی، به مدیران عامل یاری رساند. اولین و مهم ترین شایستگی، دانش عمیق در حوزه کسب وکار، مدیریت و روانشناسی است. کوچ باید از چالش های صنعت و محیط کسب وکار مدیرعامل آگاه باشد و بتواند از مفاهیم روانشناسی برای درک انگیزه ها و رفتارهای انسانی استفاده کند.
توانایی ایجاد ارتباط مؤثر، گوش دادن فعال و همدلی، از ارکان اصلی شایستگی های کوچ است. کوچ باید بتواند به طور فعال به حرف های مدیرعامل گوش دهد، حتی به آنچه گفته نمی شود، و با او همدلی کند تا فضایی از درک متقابل شکل گیرد. این امر به کوچ امکان می دهد تا مسائل ریشه ای را شناسایی کند و به مدیرعامل کمک کند تا به بینش های عمیق تری دست یابد. اخلاق حرفه ای، صداقت و حفظ مرزهای نقش نیز از اهمیت ویژه ای برخوردارند. یک کوچ باید کاملاً شفاف عمل کند، محدوده ی وظایف خود را بشناسد و هرگز وارد حوزه هایی مانند مشاوره شخصی یا تراپی نشود.
اهمیت آموزش های تخصصی و گواهی نامه های معتبر در حوزه ی کوچینگ نیز بر اعتبار و اثربخشی کوچ می افزاید. گواهی نامه های بین المللی از سازمان هایی مانند ICF (فدراسیون بین المللی کوچینگ) نشان دهنده ی پایبندی کوچ به استانداردهای بالای حرفه ای و اخلاقی است و به مدیرعامل اطمینان خاطر بیشتری می دهد.
فصل ۷: مهارت های پایه ی کوچینگ مدیرعامل: ابزارهای اصلی کوچ
در قلب فرآیند کوچینگ، مجموعه ای از مهارت های پایه قرار دارد که کوچ با استفاده از آن ها، مدیرعامل را در مسیر رشد و خودآگاهی یاری می دهد. پرسشگری قدرتمند و عمیق، شاید مهم ترین این مهارت ها باشد. کوچ به جای ارائه ی پاسخ، سؤالاتی را مطرح می کند که مدیرعامل را به تفکر وادارد، فرض های او را به چالش بکشد و به کشف دیدگاه های جدید منجر شود. این سؤالات باید دقیق، باز و هدفمند باشند.
گوش دادن فعال و شنیدن فراتر از کلمات، مکمل پرسشگری است. کوچ باید نه تنها به محتوای کلام، بلکه به لحن صدا، زبان بدن و احساسات بیان نشده نیز توجه کند. این شنیدن عمیق، به کوچ کمک می کند تا نقاط ضعف، ترس ها و پتانسیل های پنهان مدیرعامل را درک کند. دادن بازخورد سازنده و چالش برانگیز، بدون قضاوت و با هدف رشد، از دیگر ابزارهای کوچ است. این بازخورد باید بر مشاهدات عینی استوار باشد و به مدیرعامل کمک کند تا درک بهتری از تأثیر رفتارها و تصمیماتش بر دیگران پیدا کند.
توانایی مشاهده و درک الگوهای رفتاری، به کوچ کمک می کند تا تکرار شونده ترین چالش ها یا نقاط قوت مدیرعامل را شناسایی کند. در نهایت، کمک به تعیین اهداف SMART (مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان بندی شده) و برنامه ریزی عملیاتی برای رسیدن به آن ها، از وظایف کلیدی کوچ است. این مهارت ها، ابزارهایی هستند که کوچ با آن ها، مسیر توسعه ی مدیرعامل را روشن و عملیاتی می سازد.
فصل ۸: نحوه ی اداره ی جلسات کوچینگ مدیرعامل: از آغاز تا ارزیابی
اداره ی موفق یک جلسه ی کوچینگ، نیازمند ساختار و رویکردی منظم است که از آغاز تا پایان، اثربخشی فرآیند را تضمین کند. جلسات کوچینگ معمولاً دارای مراحلی مشخص هستند: شروع (تعیین دستور کار و اهداف جلسه)، کاوش (پرسشگری عمیق و بررسی چالش ها)، عمل (تعیین اقدامات مشخص و مسئولیت پذیری) و جمع بندی (بازنگری و تعیین گام های بعدی).
مدیریت زمان و تمرکز بر اهداف جلسه، برای حفظ اثربخشی حیاتی است. کوچ باید مطمئن شود که جلسه در چهارچوب زمانی مشخص پیش می رود و از انحراف از مسیر اصلی جلوگیری می کند. استفاده از تکنیک ها و ابزارهای متنوع کوچینگ، مانند مدل های GROW (Goal, Reality, Options, Will) یا پرسشنامه های خودآگاهی، می تواند به عمق بخشیدن به فرآیند کمک کند.
ارزیابی پیشرفت و ایجاد مسئولیت پذیری در مدیرعامل، از مهم ترین بخش های هر جلسه است. کوچ با پیگیری اقدامات توافق شده از جلسات قبلی و درخواست گزارش پیشرفت، مدیرعامل را متعهد به انجام وظایفش می کند. این فرآیند ارزیابی مداوم، نه تنها نشان دهنده ی رشد و توسعه ی مدیرعامل است، بلکه به کوچ نیز کمک می کند تا اثربخشی رویکردهای خود را بسنجد و در صورت لزوم، آن ها را تنظیم کند. در نهایت، هدف از هر جلسه، ایجاد بینش، حرکت به سمت اهداف و توانمندسازی مدیرعامل برای برداشتن گام های مؤثر در مسیر سرآمدی است.
فراتر از فرد: کوچینگ شرکتی و کاربردهای عملی
کوچینگ می تواند فراتر از توسعه ی فردی مدیرعامل، به ابزاری برای تحول و توسعه ی رهبری در سطح کل سازمان تبدیل شود. این بخش به کاربردهای گسترده تر کوچینگ و تحلیل نقاط قوت کتاب می پردازد.
فصل ۹: کوچینگ شرکتی: توسعه رهبری در سطح سازمان
کوچینگ تنها به توسعه ی فردی مدیرعامل محدود نمی شود؛ بلکه می تواند به عنوان یک استراتژی قدرتمند برای توسعه رهبری در سطح کل سازمان به کار گرفته شود. در کوچینگ شرکتی، هدف تنها یک فرد نیست، بلکه مجموعه ای از مدیران، تیم ها یا حتی کل فرهنگ سازمانی است. تفاوت ها و شباهت هایی بین کوچینگ فردی و کوچینگ شرکتی وجود دارد؛ در حالی که هر دو بر اصول بنیادی کوچینگ متکی هستند، کوچینگ شرکتی ابعاد پیچیده تری از جمله هماهنگی با اهداف استراتژیک سازمان، مدیریت ذینفعان متعدد و ارزیابی تأثیرات کلان را شامل می شود.
چگونگی ادغام فرهنگ کوچینگ در یک سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این کار مستلزم آموزش مدیران داخلی برای تبدیل شدن به کوچ های داخلی، ایجاد سیستم های بازخورد مداوم و ترویج یک ذهنیت رشد در سرتاسر سازمان است. با این رویکرد، کوچینگ از یک ابزار بیرونی به یک توانمندی درونی تبدیل می شود که می تواند به طور پایدار به توسعه ی استعدادها و افزایش تاب آوری سازمانی کمک کند.
مزایای کوچینگ شرکتی فراتر از بهبود عملکرد فردی است. این فرآیند می تواند منجر به توسعه ی استعدادها و جانشین پروری مؤثرتر، افزایش مشارکت کارکنان، بهبود ارتباطات داخلی، و در نهایت، افزایش تاب آوری سازمان در برابر تغییرات و بحران ها شود. سازمان هایی که فرهنگ کوچینگ را در خود جای می دهند، اغلب از مزیت رقابتی قابل توجهی در جذب و حفظ بهترین استعدادها برخوردارند.
تحلیل و بررسی کتاب: نقاط قوت و نوآوری های مصطفی جهانگیر و غلامحسین رادمرد قدیری
کتاب مدیرعامل سرآمد با کوچینگ مدیرعامل اثر مصطفی جهانگیر و غلامحسین رادمرد قدیری، اثری ارزشمند است که با دیدگاهی منحصر به فرد و رویکردی جامع، به موضوع کوچینگ مدیرعامل می پردازد. یکی از نقاط قوت اصلی این کتاب، کاربردی بودن و قابلیت پیاده سازی مفاهیم آن است. نویسندگان تنها به تئوری پردازی بسنده نکرده اند، بلکه با ارائه ی مثال ها و چارچوب های عملی، خواننده را در به کارگیری دانش به دست آمده در دنیای واقعی یاری می دهند.
این کتاب از سایر آثار در حوزه ی کوچینگ، به خصوص در بستر بومی ایران، تمایز می یابد. نویسندگان توانسته اند مفاهیم جهانی کوچینگ را با ظرافت و دقت، با نیازها و چالش های مدیران ایرانی هماهنگ سازند. این بومی سازی، ارزش افزوده ی قابل توجهی برای جامعه ی مدیران و کوچ های ایرانی فراهم می کند. رویکرد جامع آن ها که هم به ابعاد فردی و هم به ابعاد سازمانی کوچینگ می پردازد، این کتاب را به منبعی کامل و متعادل تبدیل کرده است.
نوآوری دیگر کتاب در ارائه ی نگاهی عمیق به شایستگی ها و مهارت های مورد نیاز یک کوچ حرفه ای است. این رویکرد دو سویه – هم از منظر مدیرعامل و هم از منظر کوچ – به خواننده درکی کامل و شفاف از فرآیند کوچینگ می دهد. این کتاب به وضوح نشان می دهد که کوچینگ نه یک تجمل، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای سرآمدی پایدار در فضای کسب وکار امروز است.
کاربردهای عملی نکات کلیدی کتاب در مسیر سرآمدی
کتاب مدیرعامل سرآمد با کوچینگ مدیرعامل سرشار از نکاتی است که می توانند به صورت عملی در مسیر سرآمدی مدیران و کوچ ها به کار گرفته شوند. برای مدیران عامل، این مفاهیم به آن ها کمک می کند تا:
- با استفاده از پرسشگری درونی، خودآگاهی خود را افزایش داده و نقاط کور را شناسایی کنند.
- در جلسات هیئت مدیره یا تصمیم گیری های حساس، با کمک مدل های کوچینگ، تمامی جوانب را با دقت بررسی و تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ نمایند.
- با تقویت مهارت های گوش دادن فعال، ارتباط مؤثرتری با تیم خود برقرار کرده و انگیزه و مشارکت آن ها را افزایش دهند.
- یک کوچ حرفه ای برای خود انتخاب کنند تا در مسیر چالش برانگیز رهبری، از یک دیدگاه بی طرف و حمایتی بهره مند شوند.
برای کوچ ها، نکات این کتاب می تواند اثربخشی خدماتشان را بهبود بخشد:
- با شناخت عمیق تر چالش های مدیران عامل، سؤالات قدرتمندتری مطرح کرده و فرآیند کاوش را عمیق تر سازند.
- شایستگی های حرفه ای خود را بر اساس معیارهای مطرح شده در کتاب توسعه دهند و به یک کوچ سرآمد تبدیل شوند.
- با استفاده از تکنیک های اداره ی جلسه، فرآیندهای کوچینگ را ساختارمندتر و هدفمندتر پیش ببرند.
و برای سازمان ها، توصیه هایی برای بهره گیری از کوچینگ ارائه می دهد:
- با ادغام فرهنگ کوچینگ، به توسعه ی رهبری در سطوح مختلف سازمان کمک کنند.
- کوچینگ شرکتی را به عنوان ابزاری برای جانشین پروری و توسعه ی استعدادها در نظر بگیرند.
- فرهنگ بازخورد و رشد مستمر را در سازمان نهادینه کنند تا تاب آوری سازمانی افزایش یابد.
کلام آخر: چرا کتاب مدیرعامل سرآمد با کوچینگ مدیرعامل یک راهنمای ضروری است؟
کتاب مدیرعامل سرآمد با کوچینگ مدیرعامل نوشته ی مصطفی جهانگیر و غلامحسین رادمرد قدیری، بیش از یک کتاب، یک راهنمای عملی و الهام بخش است. این اثر به روشنی نشان می دهد که سرآمدی در جایگاه مدیرعاملی، یک مسیر است نه یک مقصد نهایی، و کوچینگ می تواند این مسیر را برای هر مدیری هموار کند. در عصر حاضر که پیچیدگی های کسب وکار روزبه روز افزایش می یابد، مدیران عامل بیش از همیشه به فضایی برای تأمل، یادگیری و رشد نیاز دارند و کوچینگ دقیقاً این فضا را فراهم می آورد.
این کتاب، با نگاهی عمیق و کاربردی، به خواننده این اطمینان را می دهد که با به کارگیری اصول و تکنیک های کوچینگ، می تواند از پتانسیل های نهفته ی خود بهره برداری کرده و به اوج عملکرد خود دست یابد. اگر به دنبال ارتقاء مهارت های رهبری، بهبود تصمیم گیری های استراتژیک، و در نهایت، سرآمدی پایدار در حوزه ی مدیریت هستید، این کتاب منبعی ضروری و خواندنی برای شما خواهد بود. پیشنهاد می شود برای درک کامل و عمیق تر از تمامی جوانب مطرح شده، نسخه ی کامل این اثر ارزشمند را مطالعه کنید و همین امروز یک گام در مسیر بهره گیری از قدرت تحول آفرین کوچینگ بردارید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب مدیرعامل سرآمد: کوچینگ (جهانگیر و رادمرد)" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب مدیرعامل سرآمد: کوچینگ (جهانگیر و رادمرد)"، کلیک کنید.